۱۳۹۴ تیر ۲۹, دوشنبه

مجاهد شهيد ايرج لشگري

“... يكشب با ايرج درباره انقلاب ايدئولوژيك صحبت مي كرديم. درحال وهواي ديگري بود.گفت:بايد تمام پل ها را خراب كرد وبه آن نسيم تن داد. اين نسسيم آدم را ديوانه مي كند.اگر تن به آن ندهيم نابود مي شويم“.
ويژگي زندان اين بود كه هركس حرفي مي زد،براي اثبات آن،زمان زيادي طول نمي كشيد.
فرداي آن شب ايرج را صدا كردند واز ساعت 9 تا12 شب يكسره وبدون وقفه او را زدند.اما او كوتاه نيآمد. بعد او را به سلول انفرادي يردند وديگر هرگز نديديمش. پيغام فرستاده بود كه حالش خوب است! گفته بود من عهد خود را با “مسعود “و“مريم“ بسته ام وديگر چيزي ندارم از دست بدهم كه نگران آن باشم. بعد از طريق يكي از خواهران كه از كرمانشاه به گوهردشت تبعيد شده بود،شنيديم كه بازهم ايرج را زده بودند واو مقاومت كرده و مي گفته كه : “من هوادار مجاهدين خلق هستم .من سرباز مسعود رجوي هستم.“
ايرج متولد كرمان -31 ساله –دانشجو سال سوم حقوق دانشگاه تهران و ورزشكاربود،( رشته كشتي آزاد) كه بعداز چند سال شكنجه هاي طاقت فرسا وتحمل سلولهاي انفرادي ،در 12 مرداد 1367 در زندان گوهردشت حلق آويز شد.
متاسفانه از اين شهيد قهرمان عكسي نداشتم كه دراينجا بزنم ،خواهشم از دوستان عزيز اين است كه درصورت دسترسي به عكس او ،آنرا به اين وبلاگ “ستارگان مقاومت“ هديه كنند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر